آینه را مات دید و زد زمین .
دوست داشت بشکند.
نشکست،
دوباره برداشت چراغ ها را روشن کرد.
تار به تار موهای سفیدش را شمرد رفت سراغ تلفن.
وقت گرفت که کاکل هایش را رنگ کند...
انتشارات شعر سپید وابسته به بنیاد قلم فارابی
بخشها :
ارسال نظر
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد